پسندیدن گناه خود برای دیگران
امام علی(ع) در نامه سی و یک نهجالبلاغه میفرمایند: «ای پسرم، نفس خود را میزان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه برای خود میپسندی برای دیگران نیز دوست بدار، و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند»، حال برخی افراد لهو و لعب و کارهای خلاف را برای خود میپسندند و انجام میدهند، آیا این گونه اعمال را باید برای دیگران هم بپسندند؟
پسندیدن هرچیز برای دیگران چونان خود و مسئله لهو و لعب با توجه به اشاره به نفس در نامه سی و یک نهجالبلاغه نیازمند توضیح انواع نفس است. در بیان روایات نفس به سه دسته تقسیم شده است. نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه؛ آنچه در نامه به آن اشاره دارد نفس مطمپنه است، زیرا نفس اماره انسان را به بدیها تشویق مینماید و نفس لوامه سرزنش کننده راهیابی و گرایش به آن بدیها است؛ اما نفس مطمئنه انسان را به خوبی رهنمون مینماید.
مفهوم نفس در ادبیات روایی
گرایشهایی که در انسان وجود دارد، به لحاظ مصادیق اخلاقی متنوع هستند و نفس انسان نیز بر اساس تنوع این گرایشها تنوع خواهد یافت. دستهای از این گرایشها انسان را از راه خلاف و نامشروع به اشباع گرایشهای غریزی وادار مینماید. این دسته از گرایشها «نفس اماره» نام دارد، چرا که انسان را به بدیها فرمان میدهد. قرآن از زبان حضرت یوسف(ع) میفرماید: ﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأمَّارَه بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی﴾(یوسف:۵۴) تا زمانی که میل و کششهای انسان شکوفا نشده و به فعلیت نرسیدهاند، نفس انسان همواره به بدیها امر میکند.
پس از بیداری این میلها نیز این نفس است که انسان را در برابر انجام اعمال زشت ملامت مینماید. چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: ﴿وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه﴾(قیامت:۳) علاوه بر گرایشهای منفی در نفس، میل به کمال و گرایش به سعادت هم وجود دارد که انسان را برای رسیدن به کمال به حرکت وامیدارد. هنگامی که انسان به خواستههای معنوی خود پاسخ مثبت داد و راه حق را پذیرفت باز همان نفس است که به کمال و آرامش میرسد و مورد خطاب ﴿یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه﴾(فجر:۲۸) قرار میگیرد.
بنابراین نفس یک حقیقت است که در مراحل مختلف به عنوان «اماره»، «لوّامه» و «مطمئنه» نامیده میشود. نفس یک وجود است یعنی همان وجود انسان که بر اثر شرایط مختلفی که برای او پیش میآید و فعالیتهای گوناگونی که انجام میدهد و بهرههای متنوعی که میگیرد این عناوین بر آن بار خواهد شد.[۱]
نفس اماره و نفس مطمئنه
امام سجاد(ع) در مورد نفس اماره در مناجات خویش به خدا چنین میگوید: «خدای من، به تو شکایت میکنم از نفسی که همواره به بدی فرمان میدهد و به سوی گناه میشتابد و به معاصی تو حریص است … شیفته لهو و لعب است، آکنده از غفلت و بیخبری است، مرا به سوی گناه میشتاباند و در کار توبه، امروز و فردا میکند».[۲] طبق این بیان، نفس اماره که به بدیها فرمان میدهد و شیفته لهو و لعب و اعمال خلاف است، بیتردید شایستگی آن را ندارد که میزان و معیار قرار گیرد.
امام علی(ع) میفرماید: «هر که برای نفس خود احترام قائل باشد، آن را با گناه خوار نمیگرداند.»[۳] بنابراین آنچه در نامه سی و یکم نهجالبلاغه مورد نظر امام است، نفسی است که برای خود احترام قائل شده و با گناه آلوده نشده باشد تا بتواند میزان میان خود و دیگران قرار گیرد. مطابق روایات نفس مطمئنه همواره به دنبال کسب فضایل و ارزشها است و انسان را به نیکی فرمان میدهد و منظور امام در نامه نفس اماره نیست؛
بنابراین باید توجه داشت که دوست داشتن کارهای خلاف و لهو و لعب مربوط به کدام مرحله از نفس است. گذشته از این، این نامه خطاب به امام حسن(ع) است که هرگز گناه و لهو و لعب را برای خود نمیپسندد تا لازم باشد برای دیگران نیز بپسندد.