حضور کودکان در مساجد
دیدگاه اسلام در باره حضور کودکان در مساجد چیست؟
انجام دادن مداوم تکالیف دینی و برخی از اعمال عبادی در اسلام به ویژه نماز، به تمرین در دوران کودکی نیاز دارد، تا پس از طی مراحل رشد جسمانی و رسیدن به حد بلوغ، در برگزاری آن احساس سنگینی و مسامحت بیجا به وجود نیاید و احیاناً به ترک آن منجر نشود.
در روایتی از امام صادق (ع) به نقل از پدر بزرگوارش، چنین نقل شده است: حضرت امام زین العابدین(ع)همواره بچهها را به برگزاری نماز مغرب و عشاء و ظهر و عصر، فرمان میدادند. به حضرت گفته میشود که بچهها نماز را در غیر وقت آن میخوانند. پس ایشان میفرمایند: آن بهتر از این است که در وقتش بخوابند.[۱] مراد امام این است که آنان تکلیفی دراین خصوص ندارند بلکه منظور عادت و تمرین دادن آنان به نماز و رفع احساس سنگینی نسبت به نماز است.
احادیثی که ورود کودکان را به مسجد مکروه میشمارد
حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند: جنبوامساجدکم مجانینکم وصبیانکم؛ از مساجدتان دیوانگان و کودکان خود را دور نگه دارید.[۲]
البته، شماری از علما و اهل سنت از این حدیث حکم عدم جواز ورود کودک را به مسجد استنباط کرده و بدان فتوا دادهاند. قابسی از مالک نقل میکند: اگر کودک در سنین بازی و شیطنت است، من ورود او را به مسجد جایز نمیدانم.
روایات بر جواز حضور کودکان در مساجد
اما در مقابل این حدیث ما در مآخذ دینی شاهدیم که پیامبر(ص) و اصحاب، بچههای خود را به مسجد میآوردند. نه تنها بچههای سه چهارساله بلکه زنان اصحاب با بچههای شیرخوار خود در نمازهای جماعت حاضر میشدند و این روایات نشان نمیدهند که پیامبر رحمت (ص) حتی در یک مورد بر آنان یا بر والدین آنان نهیب زده یا به آوردن بچههایشان به مسجد اعتراض کرده باشند. بلکه برعکس، عکس العملهایی که حاکی از تشویق و رضایت است، از جانب آن حضرت (ص) مشاهده میشد.
الف) ابن عمر درباره پیامبر (ص) و سلم چنین میگوید: رسول خدا (ص) را دیدم که درمنبر برای مدم سخنرانی میکردند امام حسن (ع) در خروج از مسجد پایش لیز خورد و به زمین افتاد. حضرت از منبر پایین آمد تا او رابگیرد. مردم او را گرفتند و به ایشان دادند. حضرت (ص) فرمودند: خدا شیطان را بکشد. واقعاً فرزند موجب آزمایش است. به خدا قسم، هیچ متوجه پایین آمدن از منبر نشدم تااینکه او به من رسانده شد.[۳]
ب) گاهی، پیغمبر (ص) و سلم درحال سجده بودند، که امام حسن (ع) میآمدند و بر پشت پیامبر (ص) مینشستند. پیغمبر (ص) به همان حال میماندند و سجده را طول میدادند.[۴]
ج) شبی پیامبر (ص) نماز عشاء میگذاشتند و سجدهای بسیار دراز به جاآورند. پس از پایان نماز، علت را ازایشان پرسیدند، پیامبر (ص) فرمودند: پسرم حسن برپشتم سوار بود، و ناراحت بودم که پیاده اش کنم.[۵]
د) ابوقتاده انصاری روایتی که حاکی ازنهایت توجه پیامبر (ص) به کودکان دراثنای نماز است، نقل میکند که شاید برای ما غیرمنتظره بنماید. اوچنین میگوید:؛ همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، نوه خود امامه دختر زینب را دربغل میگرفتند و هنگام سجده، او را زمین میگذاشتند و در قیام، او را برمیداشتند.[۶]
هـ) دو روایت دیگر که برحضور کودکان شیرخوار و خردسال در مسجد دلالت میکند، جالب توجه است. صاحب مستدرک الوسائل، ازکتاب عدهالداعی چنین نقل میکند: روزی رسول خدا(ص) بامردم نمازمی گزاردند که دو رکعت آخر را سبکتر کردند. پس ازاتمام نماز، مردم گفتند: یارسول الله، متوجه سبک کردن نمازشدیم. آیااتفاقی در نماز روی داد، فرمودند: چطور مگر؟ گفتند: دورکعت آخر را سبک برگزار کردید. فرمودند: آیا صدای گریه بچه را نشنیدید؟ و درحدیث دیگری هست که فرمودند: ترسیدم فکر پدرش بدان مشغول شود.[۷]
و) رسول خدا (ص) و سلم درحدیث دیگری نیز میفرمایند: من به نماز میایستم و میخواهم تا آن را طولانی سازم. پس، گریه کودکی را میشنوم. وچون خوش نمیدارم که برمادر او سختگیری کنم، نماز را سبک برگزارمی کنم.[۸]
ز) درحدیث دیگری ضمن دلالت برحضور کودکان درمساجد چگونگی شرکت آنان درصفوف جماعت، بدین گونه بیان شده است: جابر نقل میکند که امام باقر (ع) درباره کودکانی که درنماز واجب حضور مییابند پرسیدم؟ حضرت فرمودند: آنان را در آخر صفهای جماعت باهم نگذارید، بلکه جداگانه دربین بزرگ سالان پراکندهسازید.[۹]
جمعبندی
باتوجه به احادیث و روایاتی که یادآور شدیم، اگر جمعبندی صحیحی به عمل نیاید شاید این شبهه ایجاد شود که احادیث مشمول نوعی تناقض گویی شدهاند، درحالی که به هیچ وجه چنین نیست. صدور احادیثی از قبیل: «جنبوا مساجدکم مجانینکم و صبیانکم …» نشان میدهد که این حدیث شریف، کودکانی را درنظر دارد که در حرکات خود و درشیطنت و شلوغ کاری بسان دیوانگان عمل مینمایند و در صورت حضور در مسجد، موجب آلودگی یا ایجاد بی نظمی غیرمتعارف درمسجد میشوند. این احتمال هم وجود دارد که درجامعه آن روز باتوجه به شرایط و عدم امکاناتی از قبیل پوشاک مناسب بچه، حضور کودکان چه بسا موجب آلودگی مسجد و حاضران در مسجد میشد.
طبق نظر شهید ثانی (ره): «مراد کودکانی است که به طهارت آنان اعتمادی نیست یا اینکه خوب و بد را تشخیص نمیدهند اما بچه ممیزی که طهارت او مورد وثوق است و خودش نیز برنمازها مواظبت مینماید، کراهیتی برآن متوجه نیست بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرین دادهمچنانکه لازم است برای نماز تمرین وعادت داده شود»[۱۰]
شهید مطهری، در یکی از گفتارهای خود در توضیح آیه:﴿وامر اهلک بالصلاهو اصطبر علیها﴾[۱۱] اهلت را به نماز دستور بده و بر نماز صبرکن» چنین بیان میکند:
..... بچه ها را از کودکی باید به نماز تمرین داد… بچه را باید درمحیط مشوق نماز خواندن برد. این به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد نمازخواندن جمع را نبیند به این کار تشویق نمیشود. چون اصلاً حضور درجمع مشوق انسان است آدم بزرگ هم وقتی خودش را درجمع اهل عبادت میبیند روح عبادت بیشتری پیدا میکند بچه که دیگربیشتر تحت تأثیر است … باید با بچههای خودمان، برنامه مسجد رفتن داشته باشیم، تا بچه هابا مساجد ومعابد آشنا بشوند. ماخودمان ازبچگی با مساجد ومعابد آشنا بودیم در این اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد میرویم که بچههای ما که هفت ساله شدهاند به دبستان وبعد به دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتهاند ولی اصلاً پایشان به مساجد نرسیده است بروند؟ خوب اینها قهراً از مساجد فراری میشوند حالا، ممکن است بگویید وضع مساجد خراب است کثیف است یا مثلاً یک روضه خوان میآید و حرف چنان و چنین میزند. آنها را هم وظیفه داریم که درست بکنیم وظیفه که دریکجا تمام نمی شودوضع مساجد خودمان را هم باید اصلاح بکنیم.[۱۲]
از طرفی دیگر باید به نکته ظریف توجه داشت که منع بچه از مسجد، با منع مادر او ازمسجد نیز ارتباط تنگاتنگی دار، مادران که معمولاً مسئولیت پرستاری و تربیت فرزندان را بیشتر از پدران به عهده دارند درمراعات چنین امری، سالیانی را محکوم به خانه نشینی و محرومیت از مساجد الهی خواهند بود. مادران بااین فرض باید به جرم مادربودن و پرستاری حداقل سه فرزند ،۱۰ تا ۱۲ سال از حضور درپایگاههای عظیم فکری ومعنوای اجتناب کنند، و درنهایت به آموختههای بیات خانه پدری و آموزشهای فراموش شده و منسوخ دوران تحصیلی قناعت نمایند. بدیهی است چنین برداشتی درحوزه خدامحوری و علم مداری اسلامی جایگاهی ندارد و با نص صریح دینی مغایر است.
این نکته را هم باید اضافه کرد که هیچ وقت، احتمال شلوغ کاری و شیطنت از جانب کودکان دور از انتظار نیست و در صورت حضور در مساجد دربهم زدن آرامش آن مقداری دخیل خواهند بود. اما از باب «الاهم فالاهم» و نتیجه عادت پذیری کودک، باید آن را تحمل کرد و درطراحی مساجد برای آنان نیز جایگاهی را متناسب با روحیه کودکی در نظر گرفت.
امروزه برای جلب و جذب کودکان و نوجوانان و حتی جوانان به مساجد ازباب: «وجوب مقدمه واجب» باید ساخت مهد کودک، فضای سبز، مجتمعهای ورزشی، تفریحی و برنامهریزی ازسوی متولیان مساجد پیشبینی شود باتوجه به فراگیربودن امور فوق در زندگی روزمره کودکان و جوانان باید مساجد را توسعه داد و متحول کرد.
منابع
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص ۱۹.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص ۲۳۰.
- ↑ کنزالعمال، ج۱۶، ص ۲۸۹
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حسن بن علی علیه السلام، ج۱، ص ۶۸.
- ↑ شریف قرشی، زندگانی حسن به علی(ع)، ج۱، ص ۶۸.
- ↑ عبدالباقی، اللولو و المرجان، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ج۶، ص ۵۰۳
- ↑ بلاغی پیامبر رحمت، ص۲۳.
- ↑ طباطبائی بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج۶، ص ۴۵۹
- ↑ عاملی، الروضهالبهیه، ج۱، ص ۹۶
- ↑ طه / ۵۵.
- ↑ مطهری، گفتارهای معنوی، ص۹۴