دعاهای هنگام دفن میت
سوال: دعاهایی که از معصومین (صلوات الله علیهم) در هنگام بیرون آوردن از تابوت، در وقت روبرو شدن با قبر، حین وارد کردن به قبر، بعد از قرار دادن او در قبر، بعد از گذاشتن او در لحد، در وقت اشتغال به مسدود کردن لحد، هنگام بیرون آمدن از قبر و در حال ریختن خاک روی میت وارد شده است، چیست؟
احکام دفن کردن میت مسلمان
از کارهایی که بر مؤمنان واجب میباشد، دفن کردن مرد یا زن مؤمنی است که از دنیا رفته است و احکام آن دو قسم است:
احکام واجب
- غسلهای سهگانه: غسل با آب سدر، غسل با آب کافور و غسل با آب خالص (آب معمولی).
- حنوط: یعنی مالیدن مقداری کافور بر پیشانی، کف دو دست، دو زانو و دو انگشت بزرگ پا.
- کفن کردن: یعنی با سه تکه پارچه که یکی همانند لنگ و دومی همانند پیراهن و سومی سرتاسری که کل بدن را از سر تا پا بپوشاند.
- خواندن نماز میت.
- دفن کردن: یعنی گذاشتن در قبری که به مقداری کنده شود که حیوانات نتوانند آنرا بیرون آورند.
احکام مستحب
احکام مستحبی نه مراعات کردنش لازم است و نه دانستن آن بر مؤمنان ضروری است و این نکته را نیز باید یادآور شد که برخی از کارهایی که امروزه انجام میشود نه احکام واجب است و نه از احکام مستحبی و بلکه فرهنگهای اجتماعی مردم میباشد.
احکام مستحبی تشییع و تدفین در رساله مراجع بزرگوار به حد نیاز آمده است که میتوان بدانها مراجعه نمود.
دعاهای مستحب برای دفن میت
۱. دعا در وقت روبرو شدن با قبر:
- شیخ صدوق در روایتی از امام صادق نقل میکند که هنگامی که میّت بطرف قبرش برده میشود نباید یکباره و ناگهانی در گور گذاشته شود زیرا قبر را ترسهای عظیم است، و کسی که میّت را در قبر میگذارد باید او را به پناه خدا بسپارد از هول آنچه بر آن مشرف است یا هول روز قیامت. هنگامی که به نزدیکی قبر رسانید جنازه را بر زمین میگذارد و اندکی صبر میکند تا میت کمی به قبر خو کند و آن را پذیرا شود و بعد اندکی او را پیش میبرد و مدتی صبر میکند تا خود را آماده کند باز مقداری به سوی قبر او را پیش میبرد و بعد هر کس که ولی میت خواست انتخاب کند چه جفت و چه طاق (یعنی چه دو نفر بخواهند وارد قبر شوند و چه یک نفر بخواهد داخل شود) او جنازه را گرفته و در قبر میگذارد، و وقتی نظرش به قبر افتاد این دعا را بخواند: «اللَّهُمَ اجْعَلْهُ رَوْضَه مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّه وَ لَا تَجْعَلْهُ حُفْرَه مِنْ حُفَرِ النِّیرَان؛ بار خدایا این گور را باغی از باغهای بهشت گردان و آن را گودالی از گودالهای دوزخ قرار مده».[۱]
۳. دعا حین وارد کردن به قبر:
شیخ صدوق مینویسد: پدرم- که خدا او را رحمت کند- در رسالهای که بمن فرستاده است، گوید: هنگامی که در قبر رفتی تا مردهای را گرفته و در گور قرار دهی، سوره حمد و قل اعوذ بربّ الفلق، و قل اعوذ بربّ النّاس، و آیه الکرسی را بخوان و چون میّت را گرفتی تا در قبر جای دهی بخوان: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّه رَسُولِ اللَّه» آنگاه میّت را بر دست راستش و روی به قبله در لحد بخوابان و بندها و گرههای کفنش را باز کن و گونهاش را بر خاک گذار و این دعا را بخوان «اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ صَعِّدْ إِلَیْکَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رِضْوَاناً» یعنی: بار خدایا زمین را از کنار دو پهلوی او دور گردان (تا فشار قبر بر او وارد نشود) و روح او را بسوی خود بأعلی علّیین بر، و خشنودی خود را به استقبال او فرست.[۲]
۴. دعا بعد از قرار دادن او در قبر و دعا بعد از گذاشتن او در لحد:
پرسشگر گرامی! ما متوجه منظورتان نشدیم زیرا بین قرار دادن مرده در قبر و بعد از گذاشتن او در لحد، تفاوتی وجود ندارد و دعای این هنگام ممکن است همان باشد که سالم بن مکرم از امام صادق روایت کرده که آن حضرت فرمود: برای میّت بالشی از خاک ساخته شود (که سرش به زیر نیفتد) و بر پشت او کلوخی قرار داده شود که بر پشت نیفتد، و تمامی گرهها و بندهای کفنش باز شود و رویش کنار زده شود و برایش این دعا را بخوانند: «اللَّهُمَّ عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ وَ قِهِ شَرَّ مُنْکَرٍ وَ نَکِیر» یعنی: بار خدایا بنده تو و غلامزاده تو و کنیززاده تو بدرگاهت آمده، و تو بهترین کسی هستی که بدرگاهش آیند، خدایا قبر او را گشاده گردان و حجّتش را به او تلقین فرما و او را با پیامبرش محشور گردان و از عذاب منکر و نکیر در امانش دار.[۳]
بعد از این دعا، برای میت تلقین خوانده میشود که متن کامل آن در رساله مراجع بزرگوار آمده است.
۵. هنگام بیرون آمدن از قبر:
سالم بن مکرم از امام صادق روایت کرده که آن حضرت فرمود: و وقتی از قبر بیرون آمدی- در حالی که خاک را از دستهایت میتکانی- بگو: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» یعنی: ما همه مملوک و بنده خداوندیم و بازگشت همه ما بسوی اوست. پس با پشت دستهایت سه بار خاک بر قبر او بریز و این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ إِیمَاناً بِکَ وَ تَصْدِیقاً بِکِتَابِکَ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُه» یعنی: خدایا این کارها که انجام میدهیم بدان سبب است که به تو ایمان داریم و کتاب تو را باور داریم، این امور چیزیست که خداوند عزّ و جلّ و رسول او ما را بدان وعده دادهاند و خدا و رسول او راست و درست گفتهاند.[۴]
در روایت دیگری امام جعفر صادق فرمودند: … پس از قبر بیرون میآیی و میگویی: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ اللَّهمّ ارفع درجته فی اعلی علّیّین و اخلف علی عقبه فی الغابرین و عندک نحتسبه یا ربّ العالمین».[۵]
۶. دعا در هنگام بستن و پوشاندن روی قبر:
سالم بن مکرم از امام صادق روایت کرده که آن حضرت فرمود: … هنگامی که خشت یا آجر بر لحد میچینی بگو: «اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَه یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَه مَنْ سِوَاکَ وَ احْشُرْهُ مَعَ مَنْ کَانَ یَتَوَلَّاه» یعنی: خدایا بر غریبی او رحم کن، و تنهایی او را برحمتت متّصل ساز و او را از تنهایی رهاییبخش و وحشت او را به آنچه خود میدانی انس ده تا وحشتش زایل شود، و او را از ترس عذاب خود ایمن گردان، و از رحمت خود رحمتی عظیم باو ساکن ساز که بسبب آن از رحمت غیر تو مستغنی شود و او را با کسانی که اعتقاد بامامتشان و ولایتشان دارد محشور ساز.[۶]
در روایتی دیگر از امام جعفر صادق نقل شده که فرمودند: … پس خشت میچینی و درزهای آن را گل میزنی که خاک به قبر نرود و تا با خشت و گل در کاری این دعا را مکرر میخوانی: «اللَّهُمَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَه تُغْنِیهِ بِهَا عَنْ رَحْمَه مَنْ سِوَاکَ فَإِنَّمَا رَحْمَتُکَ لِلظَّالِمِینَ».[۷]
۷. دعا در حال ریختن خاک روی میت:
سید بن طاووس در فلاح السائل اینگونه آورده است که در حال ریختن خاک بگویند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، هذا ما وعد اللَّه، و صدق [المرسلون]، اللّهمّ، زدنا إیمانا و تسلیما».[۸]
منابع
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۴۵، حدیث۴۶۸.
- ↑ ترجمه من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج۱، ص۲۴۷، حدیث ۴۹۹.
- ↑ ترجمه من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج۱، ص۲۴۷، حدیث۵۰۰.
- ↑ ترجمه من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج۱، ص۲۴۷، حدیث۵۰۰.
- ↑ مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۱۹.
- ↑ ترجمه من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج۱، ص۲۴۷، حدیث۵۰۰.
- ↑ لوامع صاحبقرانی، پیشین، ج۲، ص۴۱۹.
- ↑ ابن طاووس، علی بن موسی، ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)، مترجم: محمد روحی، قم، انتشارات انصاری، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۲.