عرضه حدیث به معصوم

نسخهٔ تاریخ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۱ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:شروع سوال عرضه حدیث چیست و متعلق به چه زمانی است؟

الگو:شروع پاسخ از آنجا که افراد سود جو پیدا می‌شدند و مطالبی را به اسم اسلام به دیگران می‌گفتند، بحث عرضه روایات و نوشته‌ها بر معصومین و علمای بزرگ پیش آمد. یعنی نوشته‌هایی به امام معصوم یا علما نشان می‌دادند تا از درستی آن مطمئن شوند و این یکی دیگر از شیوه‌هایی بود که برای تشخیص درستی و نادرستی روایات به کار می‌رفت که این هم باز به دستور ائمه اطهار(ع) بود چنانچه امام باقر(ع) می‌فرمود: هر کس گفته خود را {احادیثی که شنیده} به ما نشان دهد، سلامت می‌ماند.[۱]

این نشان دادن‌ها توسط افراد مختلف به یکایک ائمه در تاریخ ثبت شده است که برای اختصار به چند نمونه اشاره می‌شود:

۱. عرضه بر امیر المؤمنین(ع): یکی از صحابه پیامبر(ص) به نام ابو الطفیل عامر بن واثله روایات و نوشته‌هایش را بر امیر المؤمنین(ع) نشان داد و آن حضرت درستی آنها را تأیید کرد.[۲]

۲. عرضه بر امام کاظم(ع): اسحاق بن عمار روایاتی را که به امام صادق(ع) منسوب بود جمع‌آوری کرده و پیش امام کاظم(ع) آورد و آن حضرت علاوه بر درستی آن، توضیح بیشتری را در مورد روایات دادند.[۳]

۳. عرضه بر امام عصر توسط نواب: در عصر غیبت صغری از طریق نائبان خاص امام عصر ارواحنا له الفداء، احادیث به آن حضرت نشان داده می‌شد و درستی یا نادرستی آن مورد تأیید امام زمان ارواحنا له الفداء قرار می‌گرفت.[۴]

عصر غیبت کبری: در عصر غیبت کبری نیز این شیوه استمرار داشت که شیعیان از ائمه اطهار(ع) یادگرفته بودند چنانچه می‌بینیم حسین بن روح نوبختی نائب سوم امام عصر نوشته‌هایی را برای علمای قم می‌فرستاد و از آنها نیز می‌خواست.[۵]

راه کار دیگر برای حفظ احادیث، پایه‌گذاری اجازه حدیث بود که علمای بزرگ بعد از تربیت شاگردان برجسته و با تقوی به آنها اجازه می‌دادند تا روایاتی که از استادشان شنیده‌اند به دیگران نقل کنند و این کار هم باعث می‌شد که سلسله اسناد در روایت می‌آمد که موقع نقل می‌گفت از استادم شنیدم که او نیز از فلان تا می‌رسید به معصومین و از سویی فقط به افراد صلاحیت دار علمی و دینی این اجازه داده می‌شد و این کار جلوی انحرافات و سوء استفاده‌ها را می‌گرفت.[۶]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱. جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، قم، مکتبه مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ ه‍. ق.

۲. رجال العلامه، حسن بن یوسف معروف به علامه.


منابع

  1. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۰، باب ۱۰، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ه‍. ق.
  2. کشی، محمد، رجال الکشی، ص۹۴، مشهد، دانشگاه.
  3. کلینی، محمد، کافی، ج۵، ص۴۲۸، حدیث ۱۰، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ه‍. ش.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۴۳، حدیث ۱، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ه‍. ق.
  5. شیخ طوسی، محمد، الغیبه الطوسی، ص۳۹۰، قم، مؤسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۱ ه‍. ق.
  6. فصلنامه علمی تخصصی علوم حدیث، ش ۱۱، بهار ۱۳۷۸ ه‍. ش، نویسنده مقاله: ابو الفضل حافظیان، ص۱۳۳.