مشورت نادرست پیامبر در بارور کردن نخل‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
«وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ موفّقٌ مسدّدٌ قَد اَمِن الخَطايا و الزَللَ وَ العثارَ» (شخصى كه خداوند وى را براى اداره امور بندگانش بر مى‌گزيند) معصوم و برخوردار از تأييدات، توفيقات و راهنمايى‌هاى الهى بوده، از هر خطا و لغزشى در امان است.  
«وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ موفّقٌ مسدّدٌ قَد اَمِن الخَطايا و الزَللَ وَ العثارَ» (شخصى كه خداوند وى را براى اداره امور بندگانش بر مى‌گزيند) معصوم و برخوردار از تأييدات، توفيقات و راهنمايى‌هاى الهى بوده، از هر خطا و لغزشى در امان است.  


'''آگاهی انبیاء و امامان از تمامی حقایق هستی'''


«عصمت از خطا» رابطه جدايى ناپذير با علم معصومان دارد. اگر پيامبر نداند كه درخت خرما بدون تلقيح ثمرى نمى‌دهد، از فرو افتادن در خطا ايمن نخواهد بود. درباره گستره علم معصومان نظريه‌هاى گوناگونى قابل طرح است كه بر اساس يكى از آن ها پيامبران و امامان از تمامى حقايق هستى آگاهى دارند. هر چند وظيفه عملى‌شان اين است كه جز در موارد ضرورى، تنها علومى را كه از راه هاى عادى به دست آورده‌اند، ملاک رفتار خود قرار دهند. براين اساس، جاى شگفتى نيست اگر از آنان كارى سر زند كه ديده‌هاى ظاهربين آن را خطا مى انگارد; زيرا اگر هم بتوان چنين رفتارى را خطا ناميد، در واقع خطايى است كه از سرِ عمد روى داده است، و اين خود نشانه اى از عظمت روح آن ها است كه مى توانند در عين بهره مندى از خزانه ى غيب الهى، لب از سخن بدوزند و جز به فرمان حق از هم نگشايند.
   
   
'''غیر واقعی بودن ماجرای تلقیح درخت خرما'''


مسئله «عصمت از خطا» رابطه اى جدايى ناپذير با علم معصومان دارد.  اگر پيامبر نداند كه درخت خرما بى تلقيح ثمرى نمى دهد، از فرو افتادن در خطا ايمن نخواهد بود. در باره ى گستره ى علم معصومان نيز نظريه هاى گوناگونى قابل طرح است  كه بر اساس يكى از آن ها پيامبران و امامان از تمامى حقايق هستى آگاهى دارند; هر چند وظيفه ى عملى شان اين است كه جز در موارد ضرورى، تنها علومى را كه از راه هاى عادّى به دست آورده اند، ملاك رفتار خود قرار دهند.  براين اساس، جاى شگفتى نيست اگر از آنان كارى سر زند كه ديده هاى ظاهربين آن را خطا مى انگارد; زيرا اگر هم بتوان چنين رفتارى را خطا ناميد، در واقع خطايى است كه از سرِ عمد روى داده است، و اين خود نشانه اى از عظمت روح آن ها است كه مى توانند در عين بهره مندى از خزانه ى غيب الهى، لب از سخن بدوزند و جز به فرمان حق از هم نگشايند.
داستان جلوگيرى رسول خدا(ص) از تلقيح درخت خرما، بسيار عجيب و باور نكردنى مى‌نمايد. پذيرفتنى نیست كه كسى پس از حدود شصت سال زندگى در سرزمين عربستان، كه همواره مركز پرورش نخل و توليد خرما بوده است، از ضرورت بارورى درخت خرما آگاهى نداشته‌باشد. از سوى ديگر، چگونه مى توان باور كرد مردمى كه سال ها در اين زمينه تجربه اندوخته‌اند و چه بسا در برخى از شرايط از تلقيح درختى باز مانده و پیامدهاى آن را ديده‌اند، بدون هيچگونه چون و چرا دست از اين كار بکشند. (به ويژه آن كه در ميان اصحاب، سست ايمانانى بودند كه حتّى در مسائل دينى و اخروى لب به اعتراض مى‌گشودند و احكام پيامبر را زير سؤال مى بردند، چه رسد به امور دنيوى)!
دست را بر اژدها آن كس زند***كه عصا را دستش اژدرها كند
سرّ غيب آن را سزد آموختن***كه ز گفتن لب تواند دوختن
در خور دريا نشد جز مرغ آب***فهم كن و اللّه اعلم بالصواب
2. مشورت پيامبر با اصحاب نيز در همين چارچوب قرار مى گيرد. بناى اديان الهى بر آن نيست كه وحى آسمانى جانشين عقل مردمان گردد و پيامبر خدا همواره بِه ترين راه كار ممكن را پيش كش امّت خويش سازد. افزون بر اين كه، مشورت با زير دستان به لحاظ تربيتى داراى فوايد فراوانى است كه چه بسا پرداختن بهايى سنگين را در برابر آن، موجّه مى سازد.  از اين رو، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) هر چند بر اساس علم خدادادى از مناسب ترين شيوه براى عمل آگاهى دارد، امّا گاه مصلحت در اين است كه با اصحاب خود به مشورت بنشيند و از اين راه به اهدافى عالى تر دست يابد. طبيعى است كه در چنين شرايطى، خود پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)نيز هم چون ديگر افراد نظر خويش را بر اساس شواهد و قراين عادى اعلام مى دارد و در اين راستا از علوم ويژه ى الهى بهره نمى گيرد.
3. داستان جلوگيرى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) از تلقيح درخت خرما، بسيار عجيب و باور نكردنى مى نمايد. به راستى آيا پذيرفتنى است كه كسى پس از حدود شصت سال زندگى در سرزمين عربستان، كه همواره مركز پرورش نخل و توليد خرما بوده است، از ضرورت بارورى درخت خرما آگاهى نداشته باشد؟ از سوى ديگر، چگونه مى توان باور كرد مردمى كه سال ها در اين زمينه تجربه اندوخته اند و چه بسا در برخى از شرايط از تلقيح درختى باز مانده و پى آمدهاى آن را ديده اند، بدون هيچ گونه چون و چرا دست از اين كار بشويند (به ويژه آن كه در ميان اصحاب، سست ايمانانى بودند كه حتّى در مسائل دينى و اخروى لب به اعتراض مى گشودند و احكام پيامبر را زير سؤال مى بردند، چه رسد به امور دنيوى)!


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}