فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در مورد فمینیسم | در مورد فمینیسم توضیح دهید{{پایان سوال}} | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
فمینیسم، یک نهضت اجتماعی است که به صورت مکتب درآمده است، و برای «باز پسگیری حقوق آزادی و نقش اجتماعی زنان فعالیت میکند»،<ref>حسنآبادی، محمود، محتب اصالت زن در نقد ادبی، مشهد، نیکونشر، ۱۳۸۱، ج۱۷، ص۱۰.</ref> هدف اساسی شکلگیری جنبش فمینسیم این بود که در یک جامعه که مردان تمام پستها را در اختیار دارند و حقوق زنان در این جامعه به شکل گستردهای نادیده گرفته میشود، زنان حقوقی برابر مردان بدست آورند و موانع قانونی در راه خودمختاری زنان به عنوان فرد، و از این رو، وابستگی زنان به مردان و فرمانبرداری از او را پایان دهند. | فمینیسم، یک نهضت اجتماعی است که به صورت مکتب درآمده است، و برای «باز پسگیری حقوق آزادی و نقش اجتماعی زنان فعالیت میکند»،<ref>حسنآبادی، محمود، محتب اصالت زن در نقد ادبی، مشهد، نیکونشر، ۱۳۸۱، ج۱۷، ص۱۰.</ref> هدف اساسی شکلگیری جنبش فمینسیم این بود که در یک جامعه که مردان تمام پستها را در اختیار دارند و حقوق زنان در این جامعه به شکل گستردهای نادیده گرفته میشود، زنان حقوقی برابر مردان بدست آورند و موانع قانونی در راه خودمختاری زنان به عنوان فرد، و از این رو، وابستگی زنان به مردان و فرمانبرداری از او را پایان دهند. | ||
== تاریخچه == | |||
اندیشمندان دورهروشنگری (اواخر قرن ۱۷ تا اواخر قرن ۱۸ م) تحت تأثیر اختراعات و اکتشافات جدید علمی و فلسفی، جهاننگری جدیدی را پایهگذاری کردند، بر اساس آن اعلامیه حقوق بشر فرانسه در سال (۱۷۸۹ م) صادر گردید که برای زنان هیچ حقی قائل نبود. اولین عکس العمل در آمریکا در بهار سال ۱۷۷۹ م توسط «بی گیل آدامز» همسر رئیسجمهوری وقت آمریکا اتفاق افتاد. که به ثمر ننشست و در سال (۱۷۱۹ م)، اوایل انقلاب کبیر فرانسه با مخالفت زنان انقلابی فرانسه روبرو شد و خانم «اولیمپ دگونگ» و همرزمانش اعلامیه جدید به نام «حقوق زنان» به اعتراض به اعلامیه حقوق بشر، که مختص مردان بود صادر کردند، و عاقبت به جرم ضدانقلابی بودن سرش را زیر گیوتین از دست داد، اولین کار اساسی به نام «استیفای حقوق زنان» توسط «مری ولستن کرافت» انسجام گرفت، وی با انتشار کتاب معروفش، تفاوت نژادی، جنس یا طبقاتی، ذاتی بین زنان و مردان را نفی و انکار کرد، وی تفاوتها را زاییده محیط اجتماعی میدانست. | اندیشمندان دورهروشنگری (اواخر قرن ۱۷ تا اواخر قرن ۱۸ م) تحت تأثیر اختراعات و اکتشافات جدید علمی و فلسفی، جهاننگری جدیدی را پایهگذاری کردند، بر اساس آن اعلامیه حقوق بشر فرانسه در سال (۱۷۸۹ م) صادر گردید که برای زنان هیچ حقی قائل نبود. اولین عکس العمل در آمریکا در بهار سال ۱۷۷۹ م توسط «بی گیل آدامز» همسر رئیسجمهوری وقت آمریکا اتفاق افتاد. که به ثمر ننشست و در سال (۱۷۱۹ م)، اوایل انقلاب کبیر فرانسه با مخالفت زنان انقلابی فرانسه روبرو شد و خانم «اولیمپ دگونگ» و همرزمانش اعلامیه جدید به نام «حقوق زنان» به اعتراض به اعلامیه حقوق بشر، که مختص مردان بود صادر کردند، و عاقبت به جرم ضدانقلابی بودن سرش را زیر گیوتین از دست داد، اولین کار اساسی به نام «استیفای حقوق زنان» توسط «مری ولستن کرافت» انسجام گرفت، وی با انتشار کتاب معروفش، تفاوت نژادی، جنس یا طبقاتی، ذاتی بین زنان و مردان را نفی و انکار کرد، وی تفاوتها را زاییده محیط اجتماعی میدانست. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
هسته اصلی تفکر مادر شاهی رایج در قرن ۱۹ را مارگارت فولر در (سال ۱۸۴۹ م) پایهگذاری کرد. وی دید تعالی گرایی و تأکید بر پرورش استعدادها و گسترش عقلی و عمومیت آن به زنان را داشت. او معتقد بود زنان با پرورش استعدادهای خود و برعهده گرفتن مسئولیت، میتوانند به حقوق اساسی خود برسند. برای رسیدن سریع زنان به حقوقشان، وی جدایی گرایی زنان از مردان را پیشنهاد میکرد. با حمله الیزابت کری استانتون (۱۸۱۵–۱۹۰۲ م) به دین مسیحیت و کتاب مقدس، که به اعتقاد وی استبداد حاکم بر زنان را تجویز کرده، زمینه برای مجتمعهای اشتراکی زنان در نقاط مختلف اروپا فراهم گردید. | هسته اصلی تفکر مادر شاهی رایج در قرن ۱۹ را مارگارت فولر در (سال ۱۸۴۹ م) پایهگذاری کرد. وی دید تعالی گرایی و تأکید بر پرورش استعدادها و گسترش عقلی و عمومیت آن به زنان را داشت. او معتقد بود زنان با پرورش استعدادهای خود و برعهده گرفتن مسئولیت، میتوانند به حقوق اساسی خود برسند. برای رسیدن سریع زنان به حقوقشان، وی جدایی گرایی زنان از مردان را پیشنهاد میکرد. با حمله الیزابت کری استانتون (۱۸۱۵–۱۹۰۲ م) به دین مسیحیت و کتاب مقدس، که به اعتقاد وی استبداد حاکم بر زنان را تجویز کرده، زمینه برای مجتمعهای اشتراکی زنان در نقاط مختلف اروپا فراهم گردید. | ||
== دیدگاهها == | |||
هر چند فمینیسم در اوایل قرن ۱۷ به عنوان جنبش استیفای حقوق زنان ظهور کرد اما امروز به مثابه «مبنا» یا متد مطالعه در اکثر حوزههای علوم انسانی همچون معرفتشناسی، هستیشناسی، الهیات و انسانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سیاست و… حضور یافته است، در مطالعه جامعهشناسی نحلههای متنوعی مانند: لیبرال فمینیسم، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم اگزیستانسیالیستی، رادیکال و بالاخره فمینیسم پسامدرنی پدید آمده است. | هر چند فمینیسم در اوایل قرن ۱۷ به عنوان جنبش استیفای حقوق زنان ظهور کرد اما امروز به مثابه «مبنا» یا متد مطالعه در اکثر حوزههای علوم انسانی همچون معرفتشناسی، هستیشناسی، الهیات و انسانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سیاست و… حضور یافته است، در مطالعه جامعهشناسی نحلههای متنوعی مانند: لیبرال فمینیسم، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم اگزیستانسیالیستی، رادیکال و بالاخره فمینیسم پسامدرنی پدید آمده است. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
ظهور فمینیسم و رواج آن در تمامی شاخههایش و با همه تغییر و تحولاتی که در طول سالها داشته است، بیش از آنکه یک نهضت باشد نشانه بحران در تفکر معاصر غربی محصول رنسانس است که در ستیز با واقعیات طبیعی و دادههای علمی (روانشناسی، زیباشناختی) میباشد. هدف و نتیجه آن نفی جنسیت و ایجاد دنیای تکجنسی است که در اثر زیادهروی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسانها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کمهویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید. | ظهور فمینیسم و رواج آن در تمامی شاخههایش و با همه تغییر و تحولاتی که در طول سالها داشته است، بیش از آنکه یک نهضت باشد نشانه بحران در تفکر معاصر غربی محصول رنسانس است که در ستیز با واقعیات طبیعی و دادههای علمی (روانشناسی، زیباشناختی) میباشد. هدف و نتیجه آن نفی جنسیت و ایجاد دنیای تکجنسی است که در اثر زیادهروی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسانها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کمهویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید. | ||
اینها مفاهیمی چون اومانیسم، سکولاریسم، حقوق بشر و تشابه زن و مرد، با تفاسیر متداول جهان غرب را به عاریت گرفتهاند و سعی بر آن دارند با ارائه برداشتهای جدید از آیات قرآن، قرائتی از دین ارائه دهند که به الگوهای شناخته شده در جهان غرب نزدیک باشد. | اینها مفاهیمی چون اومانیسم، سکولاریسم، حقوق بشر و تشابه زن و مرد، با تفاسیر متداول جهان غرب را به عاریت گرفتهاند و سعی بر آن دارند با ارائه برداشتهای جدید از آیات قرآن، قرائتی از دین ارائه دهند که به الگوهای شناخته شده در جهان غرب نزدیک باشد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۴: | ||
# نفی تفاوتهای طبیعی بین زن و مرد باعث مرض ترانس سکسسوالیسم شده است یعنی شخص از نظر جسمی ظاهری، پسر است اما دارای ویژگیهای روحی و شخصی یک دختر. به همین دلیل این شخص در سنین کودکی به دوستی با دختران تمایل دارد و آنان را همجنس میپندارد و در نوجوانی نسبت به پسران میل جنسی احساس میکند. نسبت به دختران هم همینطور یعنی شخص از نظر جسمی ظاهری دختر است ولی درای ویژگیهای روحی و شخصی یک پسر. | # نفی تفاوتهای طبیعی بین زن و مرد باعث مرض ترانس سکسسوالیسم شده است یعنی شخص از نظر جسمی ظاهری، پسر است اما دارای ویژگیهای روحی و شخصی یک دختر. به همین دلیل این شخص در سنین کودکی به دوستی با دختران تمایل دارد و آنان را همجنس میپندارد و در نوجوانی نسبت به پسران میل جنسی احساس میکند. نسبت به دختران هم همینطور یعنی شخص از نظر جسمی ظاهری دختر است ولی درای ویژگیهای روحی و شخصی یک پسر. | ||
# زنان نقش مادری و همسری که بهترین هنرنمایی زن و مهمترین ابزار زن در مشارکت اجتماعی است را، از دست دادهاند. فمینیستها در اثر انتقاد از خانواده هستهای، باعث افزایش سقط جنین و کنترل زن بر بدن خویش شدند. و در نتیجه، زنان در روابط جنسی محدودیت خاصی احساس نمیکنند و آزادی جنسی برای دختران بیش از پیش فراهم گردیده، و مردان تمنیات جنسی خود را در خارج از چارچوب خانه جستجو میکنند. | # زنان نقش مادری و همسری که بهترین هنرنمایی زن و مهمترین ابزار زن در مشارکت اجتماعی است را، از دست دادهاند. فمینیستها در اثر انتقاد از خانواده هستهای، باعث افزایش سقط جنین و کنترل زن بر بدن خویش شدند. و در نتیجه، زنان در روابط جنسی محدودیت خاصی احساس نمیکنند و آزادی جنسی برای دختران بیش از پیش فراهم گردیده، و مردان تمنیات جنسی خود را در خارج از چارچوب خانه جستجو میکنند. | ||
== دیدگاه اسلام درباره زن == | |||
دیدگاه اسلام نسبت به تساوی زن و مرد بهطور اختصار این است که زن و مرد از یک حقیقتاند<ref>نساء/۱.</ref> و همه زنان و مردان، از یک مرد و زن بدنیا آمدهاند. تکجنسی نیستند بلکه دو صنفاند<ref>لیل/۳–۴ و نباء/۸.</ref> و زوج بودنشان مایه آرامش و سکونت یکدیگر است.<ref>روم/۲۱ و بقره/۱۸۷.</ref> بنابراین مرد و زن از نظر حیثیت ذاتی و فطری و معیارهای انسانی مساوی هستند. چنانکه از نظر فعالیتهای اجتماعی محدودیتی برای هیچکدام از زن و مرد نیست. از نظر قرآن در مقامها و پستهای اجتماعی نه ذکورت شرط است و نه انوثت مانع. «هرکسی در پرتو لیاقت و استعداد و کار و فعالیت باید حقوق اکتسابی خود را از اجتماع بگیرند و اجتماع با یک قانون قراردادی آنها را به افراد خود واگذار میکند.»<ref>مطهری، همان، ص۱۴۶.</ref> | |||
قرآن در نظام خانوادگی تقسیم کار را پذیرفته است. و هریک از زن و مرد طبق سرشت و طبیعت خاص خود مسؤلیت و وظیفهای در خانواده دارد. | قرآن در نظام خانوادگی تقسیم کار را پذیرفته است. و هریک از زن و مرد طبق سرشت و طبیعت خاص خود مسؤلیت و وظیفهای در خانواده دارد. |