آداب سخنگفتن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} روش سخن گفتن در قرآن چگونه تبيين شده است؟ {{پایان سوال}} {{پا...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۴
روش سخن گفتن در قرآن چگونه تبيين شده است؟
قبل از هر چيز توجه شما را به نكاتي جلب ميكنيم:
۱ـ قرآن کريم درباره كيفيت سخن گفتن به برخي از محورهاي چگونگي سخن گفتن اشاره فرموده است، از جمله:
الف) سخن گفتن بايد با نرمي باشد، ﴿فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى﴾[۱] ولي به نرمي با او (فرعون) سخن بگوييد؛ شايد متذكر شود، يا (از خدا) بترسد!.
ب) سخن گفتن نبايد با داد و فرياد همراه باشد، نه در همه جا بلكه در نوع محاورات عرفي و در شرايط عمومي و الا در مقابل حاكم ﴿لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِم﴾[۲] زيرا خداوند متعال ميفرمايد: ﴿وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِير...﴾[۳] از صداي خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشتترين صداها صداي درازگوشان است.}}[۴]
ج) سخن گفتن در غير جاي خودش نبايد همراه با ناله و نفرين و يا اف گفتن و ... باشد زيرا در قرآن كريم از اين گونه تكلم كردن و سخن گفتن نهي شده است.[۵] مثلاً درباره سخن گفتن با پدر و مادر ميفرمايد: ﴿... وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيما[۶] و گفتار سنجيده و بزرگوارانه به آنها (پدر و مادر) بگو و...
۲ـ در سخن گفتن بايد سعي شود كه محتواي سخن از امراض و بيماريهاي اخلاقي كه غالباً زبان انسان به آنها آلوده ميشود، مبرّا و پاك باشد. برخي بيماريهاي زبان عبارتند از: الف) كذب﴾[۷] ب) غيبت[۸] ج) تمسخر ديگران و آنها را با القاب زشت صداكردن.[۹] و...
۳ـ بايد از سخن گفتن در جايي كه زمينه انگيزههاي فاسد و امراض گوناگون ميشود خودداري كرد.
۴ـ انسان بايد سخنانش مزّين به صفات پسنديده و خوب باشد از جمله: الف) صادقانه باشد: {{قرآن|...ِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ ......لَهُمْ مَغْفِرَه وَ أَجْراً عَظِيماً[۱۰]
ترجمه: مردان راستگو و زنان راستگو و ... خداوند براي همه آنها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است».
مطالعه بيشتر
۱. آيه الله مکارم شيرازي، ناصر و ديگران، اخلاق در قرآن، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج۱-۳.
۲. آيه الله مصباح يزدي، محمد تقي، اخلاق در قرآن، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ره، ج۱-۳.