مفهوم امتحنک الله در زیارت‌نامه حضرت فاطمه(س)

از ویکی پاسخ
سؤال

مفهوم این فراز از زیارت‌نامه حضرت فاطمه(س) «یَا مُمْتَحَنَه امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ مَا امْتَحَنَکِ صَابِرَه …» چیست؟

درگاه‌ها
فاطمیه.png


مفهوم امتحن الله در زیارت حضرت فاطمه(س) با توجه به مطالبی که برخی منابع در این‌باره داده‌اند بدین معنا است که ایشان از جامنب خداوند مورد امتحان قرار گرفت و نتیجه این امتحان لقب صابره بود که حداوند به ایشان اعطا نمود. امتحان در قرآن به عنوان سنت الهی در نظر گرفته شده است و با واژگانی چون ابتلاء، فتنه و تمحیص نیز به کار رفته است.

امتحان به عنوان سنت الهی

امتحان الهی از سنت‌های خداوند بیان شده و قرار دادن انسان در سختی‌ها و درد و رنج‌ها جهت رسیدن به کمال واقعی بیان شده است. امتحان و آزمایش در روایات اسلامی بیان شده که باعث می‌شود حجت خدا بر خلق تمام شود و سعید و شقی قابل تفکیک گردد.

امتحان در لغت

سنت الهی در لغت با الفاظ امتحان، ابتلاء، تمحیص و فتنه به کار رفته است. امتحان از ریشه محن، گداختن نقره و غیره و پاک کردن آن از آلودگی[۱] و ابتلاء از ریشه بلی، کهنه شدن[۲] است، تمحیص از ریشه مَحْص، خالص شدن چیزی است از عیبی که در آن است[۳] و کلمه «فتنه» در اصل به معنای انداختن طلا در کوره آتش است تا خالصی‌ها از ناخالصی‌ها تمییز داده شود.[۴]

امتحان در اصطلاح

امتحان در اصطلاح به معنای آشکار ساختن حقیقت چیزی[۵] است. به امتحان ابتلاء نیز گفته می‌شود زیرا ممتحن، امتحان شده را از کثرت امتحان کهنه می‌کند.[۶] این اصطلاح هم در خیر استعمال می‌شود و هم در شر.[۷] مقصود از تمحیص، آزمایش انسان به وسیله تکالیف سخت و دشوار است تا خوبان از بدان جدا شوند.[۸] کلمه فتنه نیز که در قرآن به کار رفته است به معنای هر عملی است که به منظور آزمایش چیزی انجام گیرد.[۹]

مراد از امتحان در قرآن

قرآن امتحان را به عنوان سنت همیشگی و جاودان الهی معرفی می‌کند که امتحان کننده آن، خداست.«ما مسلّماً همگان را آزمایش می‌کنیم!»[۱۰] گستره این امتحان تمام جهان و تمام مردم حتی پیامبران نیز مورد امتحان قرار می‌گیرند و سنتی است که در تمام امت‌های پیشین نیز جاری بوده است. «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند «ایمان آوردیم» به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و اینها را نیز امتحان می‌کنیم باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد!».[۱۱]

امتحان حضرت زهرا(س)

شیخ مسعودی در کتاب الاسرار الفاطمیه چنین چنین بیان می‌کند: «خداوند قبل از خلقت حضرت فاطمه(س)، زمانی که حضرت، نوری از انوار شامخه بود و خداوند متعال خلق آنها را بر دیگر مخلوقات مقدم کرده بود و به جهت آشکار شدن جایگاه و مقام حقیقی حضرت ایشان مورد امتحان الهی قرار گرفتند در نتیجه صبر تنها واکنش حضرت نسبت به این امتحانات بود. خداوند متعال برای حضرت زهراء(س) یک امتحان ویژه بلکه امتحانی ربانی قرار داد و به جهت آن امتحان حضرت فاطمه(س) حامل اسرار الهی گردید و به واسطه این امتحان حضرت را ظفرمند و پیروز یافت و او را مستحق لقب صابر یافت.»[۱۲]

منابع دیگری نیز درباره امتحان حضرت فاطمه(س) مطالبی را بیان نموده‌اند: «موضوع امتحان و جهتی که حضرت بدان امتحان شد این است که خداوند متعال حضرت را به طاقت و توان حمل علم و امانت ربانی الهی امتحان کرد و ایشان را در این امتحان حمل علم و امانت ربانی صابر یافت و به جهت صبر و تحملی که حضرت در تحمل این بار از خود نشان داد ایشان را مستحق حمل اسرار الهی دانست.[۱۳] در توضیح این مطلب برخی این‌گونه بیان نموده‌اند که: «می‌توان دفاع از حریم ولایت و امامت که گوشه‌ایی از سختی حضرت بود و سختی‌هایی که پیامبر اسلام متحمل آن بود و حضرت شاهد و ناظر بر آن بود و یا وفات پیامبر(ص) را نام برد.

بررسی موارد ذکر شده درباره امتحان حضرت زهرا(س) مطلبی که نشان دهنده نوع امتحان ایشان باشد را نمایان نمی‌کند و تنها بسنده به این مطلب می‌نماید که با وجود این امتحانات و صبوری و تحمل ایشان خداوند لقب «صابره» را برای ایشان در نظر گرفت و این امتحان به جهت ظاهر نمودن مقام والا و جایگاه حقیقی آن حضرت صورت گرفته است. همچنین اینکه امتحان حضرت زهرا(س) در جهت حامل اسرار الهی بودن ایشان بوده و مشیت و اراده الهی آن را در مورد حضرت زهرا(س) اقتضا کرده است، لذا آن بانوی بزرگوار از این امتحان موفق درآمده است.[۱۴]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ المناقب، محمد بن شهرآشوب المازندرانی.

۲ـ موسوعه حضرت زهراء(س)، جمعی از نویسندگان.

۳ـ الأسرار الفاطمیه، شیخ محمد فاضل المسعود.


منابع

  1. معلوف، لویس، فرهنگ المنجد (عربی، فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، تهران، انتشارات ایران، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۹۰۷.
  2. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه و تحقیق سید غلامرضا خسروی حسینی، تهران، انتشارات مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۱۰.
  3. طریحی، شیخ فخرالدین، مجمع البحرین، قم، مؤسسه البعثت، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۸۴.
  4. مجمع البحرین، ج۶، ص۲۹۱.
  5. حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف (دائره المعارف جامع اسلامی)، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۸۵.
  6. سید علی اکبر، قرشی، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲۳۰.
  7. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۳۶.
  8. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه جواد مصطفوی، تهران، کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه، چاپ اول، ج۲، ص۱۹۴.
  9. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۸۹.
  10. سوره مؤمنون، آیه ۳۰.
  11. ﴿أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ۝۲وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ۝۳. سوره عنکبوت، آیات ۲ و ۳.
  12. شیخ محمد فاضل المسعودی، الأسرار الفاطمیه، قم، مؤسسه الزائر فی الروضه المقدسه لفاطمه المعصومه(س)، چاپ دوم، ۱۴۲۰ق، ص۵۴–۵۷.
  13. بهبودی، محمدباقر، گزیده کافی، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۲۶.
  14. مسعودی، شیخ محمد فاضل، اسرار فاطمیه، ص۵۴؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص۱۰۰.